خلاصه داستان: سریال آمرلی داستان یک فرد عراقی را در سال 2014 میلادی روایت میکند که در روزهای حمله داعش به کشورهای عراق و سوریه در شمال عراق در شهر آمرلی زندگی میکند؛ این سریال اتفافات پیش آمده در این شهر در زمان حمله داعش را روایت میکند؛ این مجموعه در ژانر درام، عاشقانه و جنگی است و داستان یک قهرمان عراقی را روایت میکند که برای مردمانش به جنگ علیه داعش می‌پردازد؛ این سریال محصول شرکت فیروزه و سه کشور ایران، عراق و سوریه می‌باشد و بخش زیادی از آن هم در کشور ایران فیلمبرداری شده است.
خلاصه داستان: نیکا و راجل، دو خواهر و برادرخوانده هستند که بعد از گذراندن دوران سخت کودکی در یتیم‌خانه، با هم به فرزندی پذیرفته شدند. آنها متوجه می‌شوند که علیرغم تجربه‌ی مشترک، احساساتی غیرمنتظره اما قوی آنها را به هم پیوند می‌دهد و ...
خلاصه داستان: در دهه هفتاد شمسی، یک معلم ادبیات و ورزش که مربی کلاس کاراته هم هست، به مادر مطلقه یکی از شاگردان خود علاقه مند می شود. در این میان، اتفاقات عجیب و غیرمنتظره دیگری رقم می خورد، مثل کشیده شدن پای جمشید هاشم پور، ستاره فیلم های اکشن ایرانی دهه هفتاد به قصه.
خلاصه داستان: فیلم درباره زندگی «مالنا» (مونیکا بلوچی) است. وی دختر زیبارویی است که به تازگی به همراهی پدرش، به یک شهر کوچک نقل مکان کرده. زیبایی مالنا به گونه ای است که مردم شهر در مورد وی شایعه پردازی می کنند. شایعه هایی که بالاخره باعث می شود که پدرش از او روی گردان شود تا اینکه…
خلاصه داستان: وقتی سرنوشت برای اولین بار عماد و طوبا را روبه‌روی هم قرار داد، هر دو خوب می‌دانستند که عشق بیشتر یک مهارت است تا هیجان و تپش قلب و خارش پوست.
خلاصه داستان: "جی وون" با "پارک مین هوان" ازدواج کرده. او علاوه بر کار بیرون کارهای خانه را هم انجام می‌دهد. جی وون متوجه می‌شود سرطان دارد، در این وضعیت شوهر بیکارش را در حال خیانت با بهترین دوست خود می بیند. جی وون پس از درگیری توسط همسرش جانش را از دست می دهد.جی وون، ناگهان خود را در 10 سال پیش می بیند، زمانی که با مین هوان قرار می‌گذاشت. او که مصمم است زندگی خود را تغییر دهد، تصمیم می گیرد سو مین را وادار کند تا با مین هوان ازدواج کند. ضمناً در محل کار، "یو جی هیوک" که رئیس بخش جی وون است، احساساتی نسبت به او دارد و به آرامی شروع به افشای آنها میکند. او یک راز دارد...
خلاصه داستان: رسول رحمانی مالک یک مزرعه گوجه‌فرنگی است و کارخانه‌ای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست داده‌است، تنها زندگی میکند. نوبر کردانی زنی است که سرپرستی خانواده‌اش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب می‌شود و…
